مدیران استارتاپها و فینتکهای ایرانی در هفتمین رویداد فیناپ پیرامون دلایل شکست کسب و کار خود صحبت کردند.
به گزارش بانکینا، هفتمین رویداد «فیناپ» پنجشنبه ۲۷ دی ماه با محوریت کسب تجربه از شکست استارتآپها و «درد کارآفرینی» (PainTech) در کارخانه نوآوری هایوی برگزار شد. در این رویداد هفت مدیر استارتآپی به اشتراک تجربههای خود پرداختند.
«احسان بنیهاشم»، مدیرعامل «نوآوران هوشمند» که محصولات «سکوی آوا» را ارائه میدهد اولین سخنران رویداد فیناپ بود. او از رانت، ارتباط با دولتیها و ژنهای خوب گفت. در روایتی که بنیهاشم آن را به اشتراک گذاشت، یکی از دلایل شکست استارتآپها مواجهه با رانت عدهای ژن خوب اعلام شد. به گفته او، در واقع بعضی استارتآپها میخواهند راهکار سازمانی ارائه دهند و به سراغ دولتیها میروند تا ایدههای خود را مطرح میکنند و مشکلی را حل کنند. اما در نهایت میبینند عدهای که رانت داشتهاند از همان ایده استفاده و تلاش میکنند مشکل را در همان سازمان حل کنند.
او در همین رابطه گفت: «معمولاً تیمهایی که استارتآپها را به این شیوه دور میزنند رانت دارند اما تفاوتها بین کسانی که رانت دارند و کسانی که ایده دارند، بسیار است. آنهایی که به صورت رانتی رشد میکنند، آنچه استارتآپها دارند که نوآوری است را با خود به همراه ندارند. به همین دلیل است که آدمهایی که ژن خوب دارند، به مرور زمان به آدمهای نوآور متصل میشوند.»
«سعید تیموری»، مدیرعامل استارتآپ «آیبینو» که یک سامانه برگزاری مناقصات شفاف بیمهای است، سخنران دوم این رویداد بود. به عقیده او، بزرگترین علت شکست تیمهای استارتآپی تیمسازی ضعیف است. او میگوید در مسیر راهاندازی استارتآپ خود با چهار همبنیانگذار هممسیر شدهاست تا نهایتاً موفق شده تیمی سه نفره را تشکیل دهد.
او عنوان کرد چندین بار به دلیل اختلافات داخلی، تیم به مشکل خورده است اما نهایتاً تجربهاش را اینطور در اختیار دیگران قرار داد که یک تیم استارتآپی باید به شکلی بسیار سریع بتواند یک نمونه اولیه عرضه کند. او یکی دیگر از راهکارها برای سرعت بخشیدن به امور را آزمایش همزمان و موازی همتیمیها دانست.
تیموری در پاسخ به سوال یکی از حاضرین در رویداد مبنی بر اینکه اگر به گذشته برمیگشتید برای حل مشکلات چه میکردید، گفت که در زمان شروع به کار به دنبال سرمایهگذار نمیگشتیم و از سرمایه شخصی استفاده میکردیم چون اینطور سرمایهگذار باور میکند که بنیانگذاران به ایده خود اعتقاد دارند و به همین دلیل کار را با سرمایه شخصی آغاز کردهاند.
سخنران بعدی این رویداد، «فاطمه جعفری»، مدیرعامل «سهامیاب» بود. او اعتقاد دارد که فلسفه زندگی با رنج همراه است اما باید با یافتن مفهوم زندگی و شادی، به پیش برویم. او گفت که در مسیر هر کسبوکاری، شکستهای بزرگ و کوچک وجود دارد و مثالش را با فیلتر شدن چند هفتهای سهامیاب در ماههای گذشته عنوان کرد:
«برای شش هفته فیلتر شدیم که تجربه جدیدی بود و باعث شد تا آدمهای جدیدی آشنا شویم. در این مدت به کاربران سهامیاب که معاملهگران بازار سرمایه هستند و میخواستند در جریان اتفاقات بازار قرار بگیرند نتوانستیم سرویس مناسبی بدهیم. آنچه در این مدت متوجه شدیم این بود که قانونی در مورد پلتفرمهای کاربر محور وجود ندارد. اگرچه شاید روی کاغذ چنین قانونی وجود داشته باشد اما در قوه قضاییه وجود ندارد.»
او اشاره کرد که اگرچه این اتفاق یک اختلال ۶ هفتهای در کار این استارتآپ بوده اما در هر صورت این اکوسیستم در حال طی کردن مراحل بلوغ خود است. به عقیده او، این اتفاقات باعث شده است تا بخش دولتی درد کسبوکارهای نوپا را احساس کند و تلاش نمایند تا از آنها جلوگیری کند.
«رامین جوی»، یکی دیگر از اعضای اکوسیستم استارتآپی و سخنران چهارم از هفتمین رویداد فیناپ بود که از چند تجربه شکست خود گفت. اولین تجربه شکست او با پلتفرمی به نام «پک فود» بود؛ استارتآپی که در اهواز کار خود را در زمینه سفارش غذا آغاز کرده بود، البته پیش از زمانی که اسنپفود، ریحون و چیلیوری به شکل کنونی وجود داشته باشند. او دلیل شکست استارتآپش را انتخاب بازار کوچک عنوان کرد. دلیل دیگر، انتخاب همتیمیهای اشتباه عنوان شد که ایدهای از سفارش آنلاین غذا نداشتند.
استارتآپ بعدی او، «ادلیفت» نام داشت که به دلیل تغییر شدید در بازار ارز با شکست مواجه شد. ایده ادلیفت این بود که تلبتهایی را برای نمایش ویدیوی تبلیغاتی در خودروهای اسنپ و تپسی قرار دهد. اما به دلیل تغییر شرایط بازار ارز، قیمت تبلت ۴۵۰ هزار تومانی به یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان رسید و ایده، علیرغم داشتن سرمایهگذار خارجی، با شکست مواجه شد.
مهمترین نکتهای که رامین جوی به آن اشاره کرد، عدم توجه به احساسات در مراحل طی کردن روند رشد یک استارتآپ بود. او گفت که استارتآپها به دلیل شرایط یک روز خود را بسیار موفق میدانند و روز دیگر میگویند باید جمع کنیم و برویم. به همین دلیل نباید زیاد به این احساسات توجه کرد. او نیز مانند تیموری اشاره کرد که تجربهاش این است که در ابتدای کار به سراغ سرمایهگذار نرود. جوی همچنین گفت کاری که استارتآپ شروع میکند باید از همان ابتدا درآمدزا باشد و نباید به امید ایجاد شدن یک بازار در روزی نامشخص و کسب درآمد نشست.
«پویا محمدی»، سخنران پنجم رویداد فیناپ از فنلاند و به شکل ویدیویی در این رویداد حاضر شد. او از فضایی که این روزها در ستایش شکست در اکوسیستم استارتآپی کشور شکل گرفته انتقاد کرد و گفت که شکست یک اتفاق لذتبخش نیست: «بسیاری از استارتآپها تصور میکنند اگر شکست بخورند اشکالی ندارد و این یک تفکر خطرناک است. گویا در ایران این موضوع که یک نفر با ۱۰۰ میلیون یا حتی ۲ میلیارد تومان سرمایه، توانسته شکست بخورد، تبدیل به نوعی کلاس کاری شده است.»
توصیه دیگر محمدی، ثبت قرارداد بود: «حتی اگر با برادرتان کار میکنید، از همان ابتدا قرارداد بنویسید و نقش هر شخص و سهمش را مشخص کنید. اینطور اگر به مشکلی بخورید به شکل منطقی میتوانید از هم جدا شوید. رفاقت با کار کردن تفاوت میکند و قرار نیست با دوستانتان به سیزدهبهدر بروید.»
او همچنین توصیه کرد که اعضای اکوسیستم استارتآپی باید در لینکدین فعالیت حرفهایتری داشته باشند و به این شکل میتوانند رزومه خودشان را برای شرکتهای اروپایی هم بفرستند تا بتوانند در شرایط اقتصادی فعلی، درآمد ارزی داشته باشند.
«محمدجواد اسدپور»، از بنیانگذاران استارتآپ نیک پرداخت که سخنران بعدی فیناپ هفتم بود عنوان کرد که بسیاری از دلایل اختلافات و شکست استارتآپها، داخلی و به انتخاب همبنیانگذار برمیگردد: «به جای اینکه بگوییم یک همبنیانگذار خوب است یا بد، ابتدا باید به خودمان نگاه کنیم و فرد مناسب و هماهنگ با خود را پیدا کنیم.»
او عقیده دارد که استارتآپها معمولاً دیدگاههای افرادی که میخواهند با آنها کار کنند را بررسی نمیکنند و به سوالات مهمی هم پاسخ نمیدهند. سوالی مثل «آیا علاقه یک شخص به کار کافی است؟ او در نهایت از این همکاری میخواهد به چه چیزی برسد؟» او عقیده دارد که یافتن یک همبنیانگذار خوب، از ازدواج سختتر است چراکه فرد مقابل میتواند با تصمیماتش، به راحتی به اعتبار شما ضربه بزند.
«امیرحسین حسینیپژوه»، مدیرعامل استارتآپ «میبریم» از دلایل شکست ایده خود و معروف شدن این استارتآپ پس از شکست خوردنش گفت. ایده استارتآپ میبریم این بوده است که افراد هممسیر با هم را به هم متصل کند تا از یک طرف هزینه سفر برای مسافر کاهش پیدا کند و از طرف دیگر رانندهای که خودش در مرحله اول قصد داشته به مسیری سفر کند، بتواند همسفر داشته باشد و درآمدی هم کسب کند.
حسینیپژوه توضیح داد که تیم میبریم ایده را به شکل میدانی ارزیابی کرده است اما در نهایت، پاسخهای خوشبینانهای هم دریافت نموده که البته طرح سوالات جهتدار نیز در این روند بیتاثیر نبوده است. او یکی دیگر از دلایل شکست میبریم را عدم در نظر گرفتن روابط انسانی مطرح کرد. او گفت که در ابتدا، خودش به شکل پارهوقت مشغول کار بوده اما همبنیانگذارش که درآمد دیگری هم نداشته، فشار زیادی را تحمل کرده است.
عدم انتقال تجربه صحیح از سوی سرمایهگذار، مشخص نبودن طرح تجاری دقیق، بزرگ کردن تیم با استفاده از افراد کارآموز موارد اشتباه دیگری بودند که مدیرعامل میبریم آنها را به اشتراک گذاشت. اما یکی از مهمترین تجربیاتی که حسینیپژوه مطرح کرد، نوع متفاوت پایان دادن به کار استارتآپ میبریم بود. او گفت که به جای اینکه بیسروصدا به کار خود پایان دهند، تصمیم گرفتند این مسئله را جار بزنند. نوشتن یک متن دقیق از علل پایان کار، باعث معروف شدن این استارتآپ پس از اتمام کارش شد
منبع: دیجیاتو