بحث داغ این روزهای دنیا در حوزه ارزهای رمزنگاری شده روی مبحث بیتکوین و افزایش و کاهش قیمتهای آن متمرکز شده است.
نویسنده: رامبد راستی
به گزارش بانکینا، بحث داغ این روزهای دنیا در حوزه ارزهای رمزنگاری شده (Cryptocurrency) روی مبحث بیت کوین (Bitcoin) و افزایش و کاهش قیمت های آن مطرح و متمرکز شده است. اصطلاحاتی مثل ماینر (Miner), ماینینگ (Mining), زنجیره بلوک (Blockchain) و امثالهم باعث پیچیدگی و ابهاماتی در بین افراد شده که در این مقاله سعی برآنست تا تصویر صحیحی از این فنآوری و ارتباطات ارائه گردد.
درحقیقت ایده اصلی پشت بیت کوین بر محور زنجیره بلوک طراحی شده که به قبل از زمان خلق بیت کوین در سال ۲۰۰۹ باز می گردد. معماری و طرحی که می تواند براساس زنجیره ای متوالی از بلوک های اطلاعاتی امضا شده (چکیده اطلاعات – Hash Data), از تغییرات جلوگیری و آنها را شناسایی نماید. این تئوری باعث شد تا یکی از ایده های استفاده از این زنجیر در حوزه مالی شکل گیرد و بعنوان اولین ارز رمزنگاری شده دنیا بنام بیت کوین معرفی گردد. ایده ای که در آن سال خیلی مورد توجه قرار نگرفت ولی اکنون با افزایش چند هزار برابری ارزش آن مواجه شده ایم.
نمونه ای از کاربری عمومی ساختار زنجیره بلوک را می توان در ماژول های TPM کامپیوترهای مدعی ضدسرقت پیدا نمود. این مدار مجتمع فعالیت های متنوعی در حوزه رمزنگاری و حفظ کلید رمز انجام می دهد ولی درمنطق زنجیره بلوک, این قطعه همیشه شناسه یکتایی از فایل های سیستمی و مهم بهمراه شماره سریال های قطعات مورد استفاده را در خود نگهداری کرده و به ازای هر تغییر مجاز بروزرسانی می شود. این بروزرسانی براساس ترکیبی از اطلاعات مورد تایید قبلی صورت می پذیرد تا بتواند آخرین تاریخچه از تغییرات را در خود نگاه دارد. براین اساس اگر تغییرات مهم سیستمی رخ دهد (بطور مثال تغییرات سخت افزاری و یا انتقال دیسک اطلاعات به سیستمی دیگر) سیستم عامل مذکور بالا نیامده و یا رمزهای عبور در دسترس نخواهد بود. حتی درخصوص برخی از نرم افزارهای خاص و بدلیل وابستگی آنها به این قطعه, بشکلی خودکار غیرقابل استفاده خواهند شد. بنابراین یکی از کاربردهای این ماژول, احراز هویت کامپیوتر بر منطق زنجیره بلوک می باشد.
ایده اصلی طراحی زنجیره بلوک: تغییر نگرش معماری شبکهها
یکی از دلایل طراحی زنجیره بلوک به ساختار شکنی معماری در طراحی نرم افزارهای کلاینت-سرور باز می گردد. در معماری کلاینت-سرور همیشه یک شریک یا شخص مورد اعتماد سوم (Trusted Third Party) بنام سرور درنظر گرفته می شود که تمامی تعاملات باید از مسیر آن عبور نماید. طبیعتا در این ساختار حق حسابرسی اطلاعات برای سرور محفوظ خواهد ماند. این موضوع بدین معناست که سرور می تواند ضمن ثبت تمامی تعاملات در بانک اطلاعات متمرکز خود, روی بلوکه نمودن و یا تحریم یک کلاینت بخصوص تصمیم گیری نماید. در مقیاس بزرگتر این تحریم در حوزه های مختلف یک کشور بخصوص در تعامل با دنیا می تواند تاثیرات بالایی را از خود نشان دهد. بطور مثال در حوزه بانکی, صاحب کانال بین المللی نقل و انتقالات پولی ضمن دانستن حجم دقیق نقل و انتقال صورت پذیرفته می تواند یک کشور را محدود سازد و یا ارتباط مالی دو کشور را مختل سازد.
دنیای کد باز همیشه به دنبال آزادی عمل بوده و بگونه ای در رقابت با شرکت های تجاری. در این مقوله نیز تفکرات کد باز وارد عمل شدند و سعی نمود تا منطق “شخص سوم مورد اعتماد” را تغییر دهد. البته شکل گیری این تفکر کاملا مرتبط با گسترش روزافزون تکنولوژی روی ارتباطات نقطه به نقطه و اتصال کلاینت ها روی بستر اینترنت بوده و بهمین دلیل شکل جدی تری بخود گرفت. شبکه هایی مانند Torrent که از حدود سال ۱۹۹۹ ارتباط بی واسطه ای را برای جابجایی فایل بین کاربران تشکیل داد و یا Tor که از سال ۲۰۰۳ بوجود آمد. براین اساس معماری جدیدی روی مفهموم اجماع شکل گرفت.
در منطق اجماع اگر تعداد کثیری از افراد که همدیگر را نمی شناسند روی یک مطلب صحه گذاشته و آنرا مورد تایید قرار دهند می توان اطمینان داشت که آن موضوع قطعا صحیح است. بنابراین ساختار سیستم کلاینت-سرور از حالت متمرکز خارج گشت و بانک های اطلاعاتی بشکل توزیع شده در بین کاربران قرار گرفت. در این حالت هر تغییر براساس مکانیسم مشخصی در تمام بانک های اطلاعاتی منتشر شده و صحت سنجی اطلاعات نیز براساس تایید و گواهی تعداد زیادی از این بانک های اطلاعاتی ارزیابی خواهد شد. از طرفی انتشار اطلاعات خود یک مکانیسم امنیتی برای جلوگیری از تغییر است. زمانیکه تمام افراد از یک تغییر مطلع شده باشند, عملا یک مرکز نمی تواند تغییر دیگری را اعلام نمایند چراکه مورد پذیریش دیگران قرار نخواهد گرفت و از نظر دیگر افراد قابل استناد نخواهد بود.
بیتکوین چست؟
بیت کوین چیزی بجز یک رشته کد باینری نیست و به طبع ذات اطلاعات دیجیتال, قابل کپی و تکرار می باشد. ولی سئوال مهم اینجاست که چگونه می توان به بیت کوین اطمینان نمود؟ دلیل این موضوع به ثبت سابقه تملک آن باز می گردد. این موضوع مشابهت زیادی به اسناد ملکی دارد بدین معنا که در هر نقل و انتقال ملک, باید آن انتقال در دفترخانه اسناد رسمی ثبت و ضبط گردد. تفاوت بیت کوین در آنست که این ثبت و ضبط در هزاران کلاینت و دفتر صورت می پذیرد و بهمین دلیل قابل دفاع و استاندپذیری در منطق اجماع خواهد بود.
استفاده بیت کوین از زنجیره بلوک ها تنها برای ثبت تراکنش ها می باشد بنابراین در هنگام نیاز به اطلاعات باید آنرا از زنجیره بلوک ها خواند و مشخصا اعتبار آن براساس سابقه تراکنش ها مورد بررسی قرار خواهد گرفت. این بدان معنا خواهد بود که نمی توان محتوایی ایجاد نمود و اعلام کرد که مالک آن هستیم مگر آنکه مورد تایید تعداد زیادی از افراد قرار گرفته باشد.
درحال حاضر بیش از ۵۰۰ هزار بلوک از زنجیره بیت کوین جلو رفته که در هربلوک بین ۲۵۰۰ الی ۳۵۰۰ تراکنش ذخیره شده است. بنابراین اگر مقدار مشخصی بیت کوین نزد فردی باشد و یا بخشی از آنرا انتقال دهد می توان با استعلام از دفاتر موجود نزد هزاران کلاینت اطمینان حاصل نمود که حجم و مبالغ جابجا شده مورد تایید باشند.
مشابهت طلا و بیتکوین
آنچکه باعث ارزش طلا و دیگر سنگ های قیمتی مثل الماس شده را می توان در دسته بندی زیر قرار داد:
- استقبال عموم
- سختی استخراج
- کمیابی و نایابی
عملا معماران و طراحان بیت کوین برای استقبال عمومی نمی توانسند ساختار منطقی و یا خاصی را بجز پرکاربرد شدن آن در سطح شبکه جهانی درنظر بگیرند. ولی بشکل قابل قبولی توانستند برمبنای الگوها و منطق ریاضی بیت کوین, مشابهت بالایی را برای سختی استخراج و نایاب شدن آن بوجود آورند. درحقیقت تفکر آنان حول محور کمیابی و نایابی باعث شد تا اضافه شدن بیت کوین دارای منطقی باشد که آنرا همیشه ارزشمند نگه دارد.
الگوریتم بیت کوین بشکلی است که حدودا در هر ۱۰ دقیقه یک بلوک جدید اضافه نماید. براین اساس بنظر می رسد که با افزایش توان پردازشی بتوان سرعت تولید بلوک ها را افزایش داد و حق الزحمه بیشتری را دریافت نمود. ولی این الگوریتم با گرفتن بازخورد از شبکه براساس توان پردازشی علاقه مندان و جویندگان بلوک ها (مانیرها) شروع به تعریف سئوالات سختری می نماید تا تضمین نماید زمان بدست آمدن همیشه درحدود ۱۰ دقیقه باقی بماند.
برای مثال می توان از منطق تاس های بازی الهام گرفت. در ابتدای بازی این شرط برای دریافت جایزه تعریف شده بود که با پرتاب دو عدد تاس بتوان اعداد ۶ همزمان آورد. به تدریج این درخواست برای تعداد بالاتری از تاس ها و البته با بازخورد از توان پردازشی جویندگان در نظر گرفته شد. بطور مثال اگر کسی بتواند با انداختن همزمان ۵۰۰۰ تاس که همگی آنها عدد ۶ را نمایش دهند جایزه ای را دریافت خواهد کرد. قسمت جالب در الگوریتم بیت کوین اینست که سئوال براساس جواب قبلی و بازخورد شبکه بدست می آید بنابراین سئوالات از قبل قابل پیش بینی نیستند. در مثال فوق بدین معنی خواهد بود که لزوما بعد از انداختن ۵۰۰۰ تاس, سئوال بعدی انداختن ۵۰۰۱ تاس بشکل همزمان نخواهد بود. حتی ممکن است عدد درخواستی دیگر ۶ نباشد!!
طبیعست که در ابتدا چالش جدی برای رسیدن به نتیجه وجود نداشت ولی با افزایش سختی شبکه (Network Difficulty), نیازمند سخت افزارهای خاص و طبیعتا مصرف برق بالا برای چنین سطحی از محاسبات خواهیم شد که بتوان تراکنشی را تایید و مجموعه ای از آنها را در قالب بلوک در دفاتر زنجیره بلوک منتشر ساخت. این حق الزحمه در قالب PoW یا همان Proof of Workدر اختیار برنده این داستان قرار می گیرد. بدیهست که چنین محاسباتی بخصوص با علاقمندی بالایی که بوجود آمده از توان یک فرد خارج شده و به همین دلیل مجموعه هایی بنام POOL شکل گرفته اند تا مانیرها توان پردازشی خود را در آن سهیم شوند. هر یک از جویندگان هزینه انجام خدمت را به نسبت سهمی که در تلاش برای کشف یک بلوک (سرعت و توان پردازشی) داشته اند را بعنوان حق الزحمه دریافت می نمایند. درابتدای کار, حق الزحمه معادل ۵۰ بیت کوین به ازای هر بلوک بود ولی هر ۴ سال این عدد به نصف تقلیل می یابد تا در نهایت به عدد ۲۱ میلیون بیت کوین برسیم. با این تکنیک کمیابی بیت کوین به نتیجه خواهد رسید.
مبنای ارزشگذاری بیتکوین
اساس تعیین قیمت بیت کوین بواسطه عرضه و تقاضا نسبت به دلار تعیین می شود. تقاضا را می توان برای اهدافی مثل سرمایه گذاری و یا خرید کالا و خدمات دسته بندی نمود. رشد چند هزار دلاری قیمت بیت کوین موجب شده تا سرمایه گذاری منطقی بنظر برسد هرچند بسیاری از افراد و بخصوص نهادهای مالی دولت ها این موضوع را بدلیل نداشتن پشتوانه و شکستن ناگهانی حباب قیمتی آن امری نامعقول می دانند. بنابراین سرمایه گذاری روی این موضوع همانند خرید سهامی می باشد که شامل انواع ریسک ها, تهدیدات و فرصت ها خواهد بود که وابسته به نگاه سرمایه گذار و توان ریسک او دارد.
ولی برخلاف تقاضا از نوع سرمایه گذاری که در میان مردم عادی شکل گرفته, تقاضایی که براساس خرید کالا و خدمت وجود دارد عمدتا در معاملات سیاه صورت می پذیرد. دلیل آنهم به ناشناس بودن طرفین معامله باز می گردد که فرصت خوبی را برای خلافکاران و خدمات غیرقانونی بوجود آورده است. البته سایت های اینترنتی هستند که به ارائه خدمت و کالا می پردازند ولی تعداد آنها در قیاس با بخش تاریک وب بسیار اندک می باشد.
با اینکه عمده دلیل افزایش بیت کوین را می توان در تقاضا روی اهداف ذکر شده در بالا درنظر گرفت ولی از دیگر دلایل آن علاقه مندی ماینر ها بوده که با افزایش توان پردازشی باعث افزایش سختی شبکه و انتظار برای داشتن درآمد بیشتر را القا نموده اند. نزدیک شدن به انتهای بلوک ها نیز خود دلیل دیگری برای جمع آوری بیت کوین می باشد.
با تمام این تفاصیل, بیت کوین زمانی به یک خطر جدی بدل خواهد شد که به ارزش واقعی خود برسد و این بدان معناست که از بخش تاریک وب به دنیای روشن آن روی بیاورد. همانگونه که گفته شد بسختی می توان سایت هایی را در سطح عمومی اینترنت برای خرید و فروش کالا جستجو کرد که پشتیبانی لازم را از بیت کوین داشته باشند. ولی زمانی را تصور کنید که بیشتر سایت ها از این ارز رمزنگاری شده استقبال کرده و روی آن اقدام به ارائه کالا و خدمات نمایند. تنها در این حالت خواهد بود که می توان تصویری واقعی از قدرت بیت کوین داشت.
کاربری بیتکوین
در بخش قیمت گذاری روی این مبحث پرداخته شد که کاربردهای بیت کوین بیشتر در وب تاریک بوده و برای رسیدن به ارزش واقعی, باید بسمت عمومی آن روی بیاورد. تصور اینکه بتوان از بیت کوین یا هر ارز رمزنگاری شده دیگری در تعاملات درون کشوری سود برد کمی مشکل خواهد بود. چراکه این موضوع اساسا با پول ملی آن کشور در رقابت قرار گرفته و می تواند بحران های اقتصادی را موجب شود. ولی باتوجه به بحث تحریم هایی که گهگاه برای کشور های مختلف از طرف مالکین سرمایه, قدرت و فن آوری وضع می شود می توان نگاه بسیار مثبتی را به این مقوله داشت. در حقیقت با خرید کالا و پرداخت از طریق بیت کوین, هیچ امکانی برای شناسایی خریدار وجود نخواهد داشت. اجرای چنین ایده ای شرایطی دارد که مهمترین آن پذیرش طرفین و همچنین توافق روی ارز رمزنگاری خواهد بود. پس از آن وجود و داشتن حجم قابل قبولی از ارز رمزنگاری شده در دست خریدار که چگونگی تهیه آن اهمیت دارد. شاید اولین ایده ای که بنظر برسد تهیه و استفاده از تجهیزات ماینینگ باشد ولی می توان بانک ارز رمزنگاری شده ای را متصور بود که افراد عادی حساب خود را در آن باز کرده و بانک مذکور به ازای استفاده از ارز رمزنگاری شده سودی را به مشتریان پرداخت می کند. این بانک همانند بانک های دیگر پشتوانه دولتی داشته و بدین شکل افراد زیادی را مطمئن و علاقمه مند به قرار سرمایه خود در چنین بانکی خواهد کرد.
نگرانی که در بحث چنین تعاملاتی وجود دارد تغییرات شدید نرخ ارز در بازه های زمانی کوتاه مدت است که می تواند تاثیرات نامطلوبی را در سطح روابط کاری و تجاری بوجود آورد. برای این منظور نیز برخی از ارزهای دیجیتالی راهکارهایی را مثل قراردادهای هوشمند (Smart Contract) درنظر گرفته اند که می تواند پاسخی به چنین مشکلاتی باشد.
جمعبندی
درحال حاضر جمع زیادی از ارزهای رمزنگاری شده آفریده شده اند که هر کدام مزایا و برتری هایی را نسبت به دیگری اعلام داشته اند ولی آنچکه باعث پایداری بیت کوین شده, پشتوانه علمی و حجم عظیم استفاده از آن بوده است.
الگوریتم بیت کوین بگونه ای طراحی شده که می تواند ارزش خود را براساس کمیابی و جعل نشدنش را طبق معماری زنجیره بلوک ها تضمین نماید. از طرفی بدلیل منطق توزیع شده ای که دارد نمی توان کنترل و محدویت خاصی را برای آن متصور شد مگر آنکه تمامی فعالان این حوزه به یکباره دست از فعالیت ماینینگ برداشته و هیچ ارزی جابجا نگردد. درحقیقت هیچ عرضه و تقاضایی در هیچ یک از سطوح وب روی بیت کوین وجود نداشته باشد!
قبول کنید که نبوغ خاصی در طراحان این ارز رمزنگاری شده وجود داشته است.