اکونومیست در گزارشی از برتری چین در فناوریهای نوین مالی خبر داد و اعلام کرد که پیشرفت در فناوری، سیستم بانکی عقبمانده و ثروت روزافزون چینیها دست بهدست هم دادهاند تا این کشور را به پیشتاز حوزه فینتک تبدیل کنند.
به گزارش بانکینا، تکنولوژی در همه عرصههای زندگی بشر نفوذ کرده است. نشریه اکونومیست در یک بررسی، نشان داده است که چگونه چین گرفتار در نظام معیوب بانکی توانست با استفاده از ابزار تکنولوژی، نارساییهای موجود در نظام پرداختها، وامدهی و پسانداز را جبران کند. فینتکها یا فناوریهای نوین مالی اصطلاحی است که به بانکداری و سرمایهگذاری اینترنتمحور و بر پایه تکنولوژیهای نوین اطلاق میشود. فینتکها امروزه توانستهاند در چین جایگزینی مطمئن برای نظام بانکی سنتی و ناکارآمد باشند و سه خلأ در حوزههای پرداختها، وامدهی و سرمایهگذاری را جبران کنند و چین در این عرصه به طلایهدار جهان تبدیل شده است. چینیهایی که سالها از چرتکه حتی در نظام بانکی خود استفاده میکردند، بعد از یک دوره خواب طولانی توانستهاند امروز در حوزه فینتک به الگوی پیشتاز جهان تبدیل شوند. چین بهواسطه شباهتهایی که با کشورمان دارد، میتواند یک الگوی قابل اجرا و قابل پیشنهاد در این زمینه تلقی شود؛ بهویژه آنکه نظام بانکداری موجود در ایران هم نمیتواند نیازهای افراد را بهخوبی پوشش دهد و وامدهیهای خرد در کشورمان هم به پدیده موسسات بدون مجوز منجر شد. ایجاد حوزه جدید سرمایهگذاری از طریق فینتکها میتواند کمک کند که سرمایهگذاری به بانکها و بورس و بازارهای کالایی محدود نباشد و متنوع شود.
نشریهاکونومیست در گزارشی از برتری چین در فناوریهای نوین مالی خبر داده و اعلام کرده است که پیشرفت در فناوری، سیستم بانکی عقبمانده و ثروت روزافزون چینیها دست بهدست هم دادهاند تا این کشور را به پیشتاز یک حوزه جدید بهنام فینتک یا فناوریهای نوین مالی تبدیل کنند. کلمه فینتک کوتاه شده کلمه تکنولوژیهای مالی است و در اینجا به بانکداری و سرمایهگذاری اینترنتمحور گفته میشود.
از چرتکه تا وامدهی آنلاین
به گزارش اکونومیست بانکهای چینی چندان از دوران چرتکه فاصله نگرفتهاند. در دهه ۱۹۸۰ چینیها از این صفحات باستانی برای بیشتر محاسبات تجاری خود استفاده میکردند. در دهه ۱۹۹۰ بسیاری از کارمندان بانک باید یک آزمون پایه چرتکه را میگذراندند. حتی امروز هم گهگاهی صدای این چرتکهها در روستاهای چین به گوش میرسد. این روزها اما چرتکه فقط یک نماد است، نمادی که بیشتر از آنکه یک ابزار محاسباتی باشد، یادآور نام شرکتهای مالی آنلاین چین است. دستکم سه وامدهنده اینترنتی چینی در انتخاب نام خود از این کلمه استفاده کردهاند که معانی آنها چنین میشود: وامهای چرتکهای، چرتکه کوچک و چرتکه مدرن. اهمیتی که به تازگی در چین به این کلمه داده شده است، نشان میدهد که بانکهای چینی تا همین چند وقت پیش تا چه حد عقبمانده بودند. ظهور مراکز وامدهی آنلاین، اما نشان میدهد که تغییرات چقدر سریع شکل گرفتهاند.با هر معیار کمی که در نظر بگیریم، چین رهبر فینتک در جهان است. میتوان گفت چین بزرگترین بازار برای پرداختهای دیجیتال است که نزدیک به نصف پرداختهای دیجیتال جهان را به خود اختصاص میدهد. چین با اختصاص سه چهارم وامدهیهای آنلاین جهان به خود، در این عرصه پیشتاز است. در یک رتبهبندی از خلاقترین شرکتهای فینتک جهان که سال گذشته منتشر شد، شرکتهای چینی چهار رتبه از پنج رتبه نخست را به خود اختصاص دادند. بزرگترین شرکت فینتک چین به نام «انتفایننشال» در حدود ۶۰ میلیارد دلار ارزشگذاری شد که با ارزش بانک یوبیاس، بزرگترین بانک سوئیس برابری میکند. تکنولوژیهای نوین مالی در چین چگونه اینچنین بزرگ شدند؟ پاسخ کوتاه به این پرسش این است که این اقدامی درست در زمانی درست و در مکانی درست بود. حتی پس از آنکه بانکهای چینی چرتکههای خود را کنار گذاشتند، برای اقتصاد سریع این کشور، بسیار ناکارآمد و کند بودند. مردم ثروت اندوزی کرده بودند، اما جاهای محدودی را در اختیار داشتند که سرمایههای خود را به آنها بسپارند. کارآفرینان لبریز از ایده بودند، اما نمیتوانستند وامهای مختص استارتآپها را دریافت کنند. مصرفکنندگان هزینه میکردند، اما برای اینکار نیازمند بستههای پول بودند.
فناوریهای نوین راهی را برای خروج از این تناقضها فراهم آورد. طی یک دهه اخیر، چین به کشوری تبدیل شد که بیشترین کاربر اینترنت را در جهان داراست؛ جمعیتی بالغ بر بیش از ۷۰۰ میلیون نفر. یک انقلاب بالقوه درحال شکلگیری بود، اما بانکهای دولتی ناکارآمد قادر به پاسخگویی سریع به این انقلاب نبودند. راه اما برای شرکتهای تشنه باز بود. برخی از کارآفرینان تجربیاتی در تجارت الکترونیک داشتند، برخی دیگر دستی در بازیهای آنلاین داشتند و بسیاری دیگر هم نخستین بار بود که به چنین عرصهای وارد میشدند. امروز چشمانداز فینتک در چین بسیار مثبت است تا جایی که درحال ایجاد تحولی اساسی در نظام بانکی این کشور است و کمک میکند تا یک نظام بانکی کارآمدتر ایجاد شود، بهویژه برای مصرفکنندگان و کسبوکارهای کوچک. محدودیتها هم اما بهوضوح رخ مینمایند. بانکها درحال مقاومت هستند و قانونگذاران که تاکنون بردباری نشان میدادند، به موضوع واکنش نشان دادهاند. سالها چین به کشورهای پیشرفته نگاه میکرد تا از آنها یاد بگیرد که نظام مالی خود را چگونه مدیریت کند، اما وقتی بحث تکنولوژیهای مالی به میان آید، دیگر کشورهای جهان تجربه چین را مورد مطالعه قرار خواهند داد.
سه حوزه نوآوری مالی
ظهور فینتک در چین در سه حوزه بیشتر مشهود است: نخست، پرداختهای موبایلی که در زندگی روزمره ملموس است. مصرفکنندگان قشر متوسط در چین که با ظهور اینترنت شکل گرفتند، همیشه به خریدهای اینترنتی تمایل دارند. این موضوع آنها را به نخستین استفادهکنندگان بزرگ پرداختهای دیجیتال تبدیل کرد. علاوه بر این چین در یک مورد دیر آغاز کرد و این مزیتش شد. اقتصادهای پیشرفته مدتها پیش نقدینگی را کنار گذاشتند و بهجایش از کارتهای اعتباری و کارتهای بدهی استفاده کردند. چین اما تا همین یک دهه اخیر از نقدینگی استفاده میکرد.
گذار به سمت پرداختهای دیجیتال با رواج گوشیهای همراه به اوج خود رسید. چینیهایی که هرگز حتی یک کامپیوتر شخصی نداشتند، حالا هرکدام یک گوشی همراه دارند. امروزه ۹۵ درصد از کاربران اینترنت از طریق گوشیهای همراه آنلاین میشوند. رقابت وقتی به اوج خود رسید که اپلیکیشنهای گوشیهای همراه امکان تراکنشهای آنلاین را فراهم آورد. کاربران به راحتی با استفاده از اپلیکیشنهای ویچت یا علیپی، در رستورانها و مراکز خرید، یک کد را اسکن میکنند و پرداخت خود را انجام میدهند. حالا خود گوشیها هم میتوانند به جای کارت اعتباری برای پرداختها مورد استفاده قرار گیرند. نقلوانتقال پول به آسانی فرستادن یک پیام کوتاه شده است. بنا به اعلام وزیر صنعت و فناوری اطلاعات، در چین برای ۴۲۵میلیون نفر یا ۶۵ درصد از کل کاربران گوشیهای همراه، گوشیها نقش کیف پول را ایفا میکنند. سال گذشته پرداختهای موبایلی در چین به رقم ۳۸ تریلیون یوآن معادل ۵/ ۵ تریلیون دلار بالغ شد که نسبت به سال پیش از آن افزایش قابلتوجهی داشت و این در حالی است که پنج سال پیش از آن این رقم تقریبا صفر بود. این رقم همچنین ۵۰ برابر اندازه بازار آمریکا است.
حوزه دومی که چین در آن به رهبری دنیا رسیده است، وامدهی آنلاین است. در اغلب کشورهای جهان، بانکها از وامدهندگان کوچک سبقت میگیرند. این معضل در چین هم مشهود است. بانکهای دولتی بر نظام مالی کشور سایه افکندهاند. کارآیی آنها فقط وامدهی به شرکتهای دولتی است. فینتک برای پر کردن این خلأ بهوجود آمد. باز هم تجارت الکترونیک سکوی پرتاب اولیه شد: پلتفرمهای خرید آنلاین، خدمات وامدهی ارائه کردند و حالا از تراکنشهای مالی مشتریان و اطلاعات فردی آنها به اعتبار آنها امتیاز میدهند.
البته وامدهی در تجارت الکترونیک فینفسه نیازمند احتیاط است. اهداف آن، مشتریانی هستند که از پیش با پلتفرمهای خریدهای بزرگ آشنایی دارند. این موضوع در وامدهیهای آنلاین چین بسیار محسوس است چون به ناگهان وامدهیهای آنلاین در این کشور به رشدی انفجاری رسید. وامدهی آنلاین به افراد یا کسبوکارها و ایجاد ارتباط آنلاین بین وامدهندگان و وامگیرندگان، اصطلاحا وامدهی «پیتوپی» یا «نظیر به نظیر» خوانده میشود. در سال ۲۰۱۱ تنها ۲۱۴ وامدهنده پیتوپی در چین وجود داشت، درحالیکه این تعداد در سال ۲۰۱۵ به بیش از ۳هزار وامدهنده رسید. این نوع وامدهی که در ابتدا فارغ از نظارتهای قانونی بود، خیلی زود مملو شد از اختلاس و الگوهای خطرناک مالی. حالا بیش از یک سوم همه شرکتهای پیتوپی تعطیل شدهاند. با وجود این اما وامدهندگان پیتوپی نقش مهمی در چین ایفا میکنند. بهرغم زنجیرهای از فروپاشیهای این شرکتها که تیتر اخبار را به خود اختصاص داده بود، این صنعت همچنان به رشد خود ادامه داد. وامهای پیتوپی یا آنلاین که در آغاز سال ۲۰۱۴ ارزشی برابر با ۳۰ میلیارد یوآن داشتند، حالا به ۸۵۰ میلیارد یوآن رسیدهاند. واقعیت این است که وامدهندگان آنلاین به یک مشکل اساسی پاسخ گفتهاند و به مدد رقابتهای ایجاد شده اعتبارات را با نرخ بهره پایینتر ارائه میکنند. در سایر کشورها، شرکتهای پیتوپی، به مشتریان بهصورت آنلاین وام میدهند و بودجه را از نهادهای سرمایهگذار تامین میکنند. موفقترین وامدهندگان در چین اما این روش را دگرگون کردهاند. به دلیل فقدان رتبه اعتباری مصرفکنندگان، آنها خود راسا به سنجش وامگیرندگان اقدام میکنند. بهعنوان مثال، لوفاکس، بزرگترین شرکت پیتوپی چین با ۵۰۰ فروشگاه در ۲۰۰ شهر این کشور همکاری میکند تا به متقاضیان خرید وام بدهد. برای تامین بودجه هم شرکتهای پیتوپی تقریبا فقط به سرمایهگذاران خردهفروشی وام میدهند. امروز بیش از ۴ میلیون نفر در چین از پلتفرم پیتوپی استفاده میکنند که یک سوم بیشتر از آمار سال گذشته است. این وامها هم میتوانند به بخشهای کوچکتر تقسیم شوند تا ریسک آنها بین سرمایهگذاران توزیع شود. این موضوع به بخش سوم مهارت چینیها در فینتک مربوط میشود: سرمایهگذاری.
تا همین اواخر، پساندازکنندگان چینی با دو گزینه افراطی برای مدیریت پولشان مواجه بودند: سپردن آنها به حسابهای بانکی که نرخ بهره آنها بسیار پایین اما امنیتشان بالا بود و سرمایهگذاری در بازار سهام که ریسک بسیار بالایی داشت. گزینهای بینابین این دو وجود نداشت. فینتک این زمینه بینابینی را ایجاد کرد.
بزرگترین پیشرفت در این زمینه راهاندازی یک صندوق آنلاین از سوی سایت علی بابا در سال ۲۰۱۳ بود. این صندوق بهنام «یوبائو» راهی بود برای اینکه مردم بهره حسابهای تجارت الکترونیک خود را بهصورت نقدی دریافت کنند. طی تنها ۱۸ ماه «یو بائو» ۱۸۵ میلیون مشتری جذب کرد و به آنها ۶۰۰ میلیارد یوآن دارایی تخصیص داد. همانند همه روندهای دیگر در چین، تازهواردها خیلی زود صف کشیدند. در سال ۲۰۱۴، شرکت «تنسنت» یک پلتفرم آنلاین تامین بودجه به نام لیسایتونگ که با «ویچت» در ارتباط است را راهاندازی کرد. طی تنها یک سال، ۱۰۰ میلیارد یوآن را تحت مدیریت خود گرفت. همزمان، لوفاکس خود را به یک «سوپرمارکت مالی» تبدیل کرد که وامهای شخصی، اوراق قرضه، صندوقهای مالی بزرگ، بیمه و غیره ارائه میکرد. البته در این روند فقط سرمایهگذاران ثروتمند دخیل نیستند. در غرب، معمولا افراد نیازمند پول هنگفتی هستند تا بتوانند محصولات صندوقهای بازار پول را خریداری کنند. در چین اما کل این فرآیند با یک گوشی همراه و بودجه اولیه تنها یک یوآن قابل اجراست. وقتی تعداد حسابهای وی چت در چین ۸۰۰ میلیون و تعداد حسابهای «انت» ۴۰۰ میلیون است، واضح است که آنها با نفری یک یوآن هم میتوانند سخاوتمندانه عمل کنند.
عبور از مرز چین
پیشگامان حوزه فینتک چین همچنین در تلاش هستند تا در خارج از مرزهای این کشور هم به حوزههای نو راه یابند. کیف پول موبایلی ویچت هماکنون بهصورت بینالمللی هم قابل استفاده است، البته فعلا عمدتا در آسیا کاربرد دارد. «انت» در شرکتهای مالی موبایلی در هندوستان، کرهجنوبی و تایلند سرمایهگذاری کرده است. البته تکرار موفقیت آنها در سایر بازارها کار سهل و آسانی نیست. بخش اعظم توان آنها صرف پاسخگویی به کمبودها در نظام مالی چین شده است. هر موضوعی که به بانکداری در خارج مربوط شود، نیازمند مشارکت داخلیها و التزام به قوانین داخلی چین است، امری که سدی بزرگ در برابر توسعه جهانی آنها محسوب میشود.البته تاثیر بزرگتر چین، غیرمستقیم است. غولهای فینتک چین نشان دادهاند که چه کارهایی میتواند انجام شود. برای بازارهای توسعهیافته نیز چین چشمانداز تلفیقهای بزرگی را به تصویر میکشد که در آینده باید شاهدش باشیم؛ اپلیکیشنهایی که با پرداخت، وامدهی و سرمایهگذاری همراه هستند. با نمایان شدن آثار مثبت استفاده از فینتک در عین برخی محدودیتهای اعمال شده، بحث باقیمانده بحث شرکتهای نوپا و متولیان رسیدگی به آنها نیست، بلکه پرسش این است که حالا بانکها چگونه میتوانند با نوآوریهای فینتکها کنار بیایند؟
تاریخ مشابه بانکداری ایران و چین
مطالعه تجربه چین در استفاده از تکنولوژیهای مالی از آنجایی حائز اهمیت است که وضعیت خلأهای موجود در نظام بانکداری چین، شباهت بسیاری با وضعیت کنونی نظام بانکی ایران دارد. بسیاری از نهادهای بینالمللی برای توصیف وضعیت نظام بانکداری چین در دهه گذشته از القاب عقبمانده و توسعهنیافته استفاده میکردهاند. صفاتی که کموبیش توصیفکننده وضعیت فعلی نظام بانکی ایران نیز هستند. اما رویکرد چینیها در استفاده از نوآوری تکنولوژیک در نظام مالی بهگونهای است که این نهادهای بینالمللی چین را بهعنوان الگوی آتی استفاده از نوآوری در نظام مالی معرفی کردهاند. این رویکرد برای بازارهای نوظهوری چون ایران، دربردارنده این پیام است که با استفاده درست از تکنولوژی در نظام مالی دستیابی به اشکال جدید بانکداری ممکن خواهد بود. بهخصوص اینکه ایران و چین در برخی از خلأهای ساختاری از یکسو و برخی از ظرفیتهای توسعه نظاممالی مدرن از سوی دیگر اشتراک دارند. وجود برخی خلأها به خصوص در روند وامدهی خرد در کشور باعث بروز پدیدههای مخربی چون موسسات مالی و اعتباری غیرمجاز شدهاست. از سوی دیگر گسترش روز افزون استفاده شهروندان ایرانی از موبایلهای هوشمند، این انگاره را در ذهن ایجاد میکند که در صورت ایجاد زیرساختها و بسترهای قانونی مناسب، فینتکها پتانسیل بالایی در چابکسازی نظام پرداخت کشور و تسهیل وامدهی خرد (مطابق نسخه آزموده شده در چین) خواهند داشت.
با توجه به اشتراک نظام بانکی ایران و چین در برخی خلأها، الگوبرداری از رویکرد چشمبادامیها در استفاده از ظرفیتهای تکنولوژی در نظام مالی میتواند پس از بومیسازی و بازتعریف براساس مختصات نظام مالی ایران، بهعنوان نیروی گریز از تعادل ناکارآی موجود در نظام بانکی کشور ایفای نقش کند. این فرآیند هم به نفع مشتری نهایی است که سرویس بهتر و رقابتی میگیرد و هم به بانکها کمک میکند که در شرایط سخت این روزها متمرکزتر و چابکتر کار کنند. بنابراین سیاستگذاران نظام بانکی باید بپذیرند که فینتکها، شبکه موازی بانکی در اینترنت نیستند، بلکه فعالیت فینتکها در یک چارچوب قانونی تنظیمشده، سبب تغییر مدل ذهنی و توسعه مبانی بانکداری خواهد شد. فینتکها رقابتپذیری اقتصاد مالی و بهبود عملکرد سیستم مالی را فراهم میآورند و باعث کوتاه شدن زمان نوآوری و ارائه آن به بازار میشوند، در حوزه مالی شفافیت ایجاد کرده و ریسکها را کاهش میدهند و موجب بهبود دسترسی مشتریان به خدمات مالی شده و هزینهها را کاهش و سرعت را افزایش میدهند.
منبع: دنیای اقتصاد