بزرگدادهها (Big Data)، واژهای عمومی برای حجم بسیار زیاد دادههای دیجیتالی است که از منابع مختلف گردآوری شده و اغلب خام و ساختار نیافته بوده و تجزیهوتحلیل آنها با تکنیکها و روشهای موجود، امکانپذیر نیست.
مهدی ایزدیار؛ مدیرعامل فناپ زیرساخت
به گزارش بانکینا، تقریباً ۹۰ درصد از دادههای موجود در جهان در چهار سال اخیر تولید شدهاند و هرروز به میزان سه کوینتلیون بایت (Quintillion byte) بر این حجم داده افزوده شده است که ۹۰ درصد از این دادهها ساختار نیافته هستند. در دنیای امروز، حجم بالای بزرگدادهها تولید (ایجاد) شده از Web و Cloud، فرصتهای جدیدی را برای شناسایی، خلق ارزش و هوش تجاری غنی برای پشتیبانی تصمیمگیری در هر سازمان پیش پای سازمان قرار میدهد.
امروزه نرمافزارهای کاربردی که بهعنوان ابزار در حوزه بیگ دیتا مورداستفاده قرار میگیرند، جملگی توسط مطرحترین شرکتهای خصوصی دنیا توسعه یافتهاند، لیکن بخشهای دولتی به این بینش رسیدهاند که بهعنوان پشتیبان تصمیمگیری از دادههایی که از منابع مختلف همچون وب، سنسورهای بیولوژیکی و صنعتی، ویدیو، ایمیل، شبکههای اجتماعی و … تولید میشوند برای غلبه بر چالشهای ملی از قبیل هزینههای بالای بهداشت و درمان، اشتغالزائی، بلایای طبیعی، تروریسم و … استفاده کنند.
سیر تکامل سیستمهای پشتیبان با پردازش اطلاعات از سال ۱۹۶۰ آغاز و با مدلهای تصمیمگیری در ۱۹۹۰، انبار داده و دادهکاوی در ۲۰۰۰ و هماکنون بیگ دیتا منتج شده است.
چالشهای اصلی در پیشروی ایجاد بیگ دیتا، در حجم زیاد دیتا، سرعت تولید، انتقال و پردازش و نوع اطلاعات و تنوع منابع (ساختاریافته، ساختار نیافته، نیمه ساختاریافته) خلاصهشده است. امروزه بیگ دیتا مترادف باهوش تجاری، تجزیهوتحلیل تجاری و دادهکاوی است، بهنحویکه هوش تجاری را از گزارش دهی و پشتیبانی تصمیم به پیشبینی و اقدام بعد تصمیمگیری، تغییر داده است.
در مطالب پیشرو بر آنیم تا ابعاد و زوایای گوناگون بهرهگیری از ابزار و دانش بزرگدادهها را در کشور عزیزمان، ایران، موردبررسی قرار داده و چگونگی استفاده از این ظرفیت بزرگ را در تصمیمگیریهای امروز کلان کشور در سازمانهای دولتی که تقریباً نقش بسیار کمرنگی را ایفا میکند، مورد ارزیابی قرار دهیم و درنهایت بر تردیدهای موجود در بهبود عملیات و تصمیمسازیهای ملی پاسخ دهیم.
بر همگان واضح و آشکار است که دولت بهمنظور بهرهگیری از این تکنولوژی جدید (علم تجزیهوتحلیل اطلاعات) باید ظرفیتهای جدیدی را ایجاد کند. به عبارتی بهمنظور حصول به این امر، دولت نیازمند تغییراتی در اهداف و مأموریتها، فرآیندهای تصمیمگیری، ساختار سازمانی و استراتژیهای خود است
با توجه به اینکه کلیه تصمیمات و برنامهریزیهای بلندمدت کشور، در راستای مأموریتهای تعریفشده در قانون برای دولت (برقراری آرامش داخلی، توسعه پایدار، امنیت جامعه، رفاه عمومی، تأمین اجتماعی و رشد اقتصادی) صورت میگیرد، لذا برای بالا بردن اثربخشی و بهرهوری در تصمیمسازی لازم است مراحل و گامهایِ پیشروی، بهدقت تعریف و تدوین شود.
در حال حاضر هریک از سازمانها، وزارتخانهها و ادارات دولتی متعدد (حتی آن دسته از کشورها که دارای ارتباطات تجاری و سیاسی میباشند) دارای بانکهای اطلاعاتی متنوعی هستند. با تجمیع و یکپارچگی بانکهای اطلاعاتی و سرمایهگذاری در این رابطه و تحلیلهای هوشمندانه بر روی آنها میتوان در مسیری قرار گرفت که سیاستگذاریها و برنامهریزیهای کشور واقعبینانه و با دقت بالایی صورت پذیرد.
لیکن به دلیل فقدان سیستمهای اطلاعاتی یکپارچه در شرایط حاضر، کشور از این موهبت محروم شده است. به نظر میرسد ایجاد زیرساختهای لازم بهمنظور قرارگرفتن در مسیر فوق میتواند بهعنوان یکی از اولویتهای برنامههای دولتمردان مدنظر قرار گیرد. لیکن برای تحقق و موفقیت در این راه پرمخاطره دولت با چالشهایی مواجه خواهد شد که در ذیل به برخی از آنها اشاره میکنیم.
اولین چالش دولت مواجهه با منابع مختلف اطلاعاتی است. این بدان معناست که امکان تحلیل دادهها در سیستمهای قدیمی و جدید و به عبارتی تسهیم دادهها درگرو یافتن فرمتی بههمپیوسته است. اگرچه بیشتر دادههای دولت ساختاریافته است لیکن جمعآوری اطلاعات از منابع چندگانه چالش بیشتری دارد.
اینجاست که فقدان راهحل استاندارد، راهحلهای بین سازمانی برای استخراج اطلاعات مفید از مجموعه دادههای گسسته، تأمین اعتبار ناکافی، عدم اعتقاد دولتمردان، مقاومت بدنه سازمان و عدم آشنایی آنها با روشهای نوین اطلاعاتی و تحلیلی، بزرگترین چالشها را در مسیر بهرهگیری از این دانش نوین فراهم میآورد. البته لازم به ذکر است که برخی دغدغههای یادشده، بهحق بوده که بایستی تمهیداتی در جهت مقابله با تهدیدهای آنها فراهم شود.
چالش بعدی اتمسفر و فرهنگ حاکم در سازمانهای مختلف است. چراکه اکثر نهادها اطلاعات خود را به دو دسته عمومی و محرمانه تقسیمبندی مینمایند و این موضوع، عدم تمایل سازمانها را در به اشتراکگذاری آنچه آنها بهعنوان دادههای اختصاصی در نظر میگیرند، دربر دارد.
مرز ظریفی بین جمعآوری اطلاعات و استفاده از آنها در بزرگدادهها وجود دارد. ازاینروست که میبایستی به چالش امنیت اطلاعات و تضمین حقوق شهروندی و حریم خصوصی افراد توجه ویژهای معطوف شود. بهعنوان نمونه، در ایالاتمتحده آمریکا، قانون،USA PATRIOT، اجازه پایش و جاسوسی بدون مجوز از شهروندان را از طریق دسترسی به ایمیلهای آنها فراهم میآورد. بنابراین نگرانی استفاده نامناسب و غیراصولی از اطلاعات، با نیات غیرقانونی برای همیشه در جامعه وجود دارد.
از دیگر چالشها و دغدغههای دولت میتوان به انتخاب تکنولوژی مناسب برای ارزشآفرینی (خلق ارزش) و یافتن نیروی کار متخصص و کارآمد اشاره نمود. چراکه مراقبت از دیتا و امنیت آنها از یکسو و اجرای تحلیلهای مؤثر و سودمند از سویی دیگر نیازمند ابزار و دانش سازمانی بوده که سازمانهای دولتی ما در شرایط فعلی، کمتر واجد چنین مهارتها و توانائیهایی میباشند.
دولت جمهوری اسلامی ایران پس از مقابله با چالشهای اجرایی و یافتن پاسخ مناسب برای هریک از چالشهای نامبرده تا حد وسیعی قادر خواهد بود از نتایج و آوردههای تکنولوژی بزرگدادهها بهرهمند شود. تجزیهوتحلیلهای قابل پیشبینی، افزایش مشارکت شهروندان در اداره امور و ایجاد شفافیت، دسترسی راحت و مساوی به خدمات عمومی، ارائه خدمات شهری بهتر، جلوگیری و پیشگیری از کلاهبرداری و جنایت، بالا بردن امنیت ملی، فراهم آوردن رفاه عمومی، ارائه خدمات بهداشتی بهتر، بهبود خدمات آموزشی و تحصیلی بهتر، پیشبینی تحولات اقتصادی، تحلیلها و پیشبینیهای اقلیمی و زیستمحیطی همگی ازجمله مواردی است که دولت با بهرهگیری از تکنولوژی بیگ دیتا میتواند از آنها بهره جسته و با افزایش رضایت عمومی، کشور را در مسیر رشد و توسعه هدایت نماید.
در حال حاضر کشور ما در اکثر سازمانها دارای بانکهای اطلاعاتی گوناگون با اهداف سازمانی و فرمتهای متنوعی است. با در نظر داشتن این واقعیت که هیچیک از این بانکهای اطلاعاتی باهدف یکپارچگی ایجاد نگردیدهاند، یقیناً در مواجهه باسیاست پیادهسازی بیگ دیتا در کشور، ما و دولتمردان را با چالشهای فراوانی روبرو خواهد ساخت.
ازجمله این بانکهای اطلاعاتی گسسته، میتوان به بانکهای اطلاعاتی مرتبط موجود در وزارت نفت (بهعنوان نمونه: دادههای سامانه کارت هوشمند سوخت)، وزارت صنعت و معدن و تجارت، وزارت راه و شهرسازی، سازمان بیمه تأمین اجتماعی و … اشاره نمود. تمامی این موارد که در اینجا بدان اشاره گردید، گواه بر این امر است که کشور از تحلیل ناشی از یکپارچهسازی و مقایسه این قبیل دیتاها محروم است.
برنامهریزی کلان کشور به دلیل استفاده از روشهای سنتی و عدم تکیهبر دانش روز و استفاده از دانش بیگ دیتا، از اطمینان و دقت کافی برخوردار نیست؛ بنابراین تنها راه برونرفت از این وضعیت، اعتقاد به ایجاد زیرساختها و ابزار موردنیاز، تغییرات اساسی در سازمانها با تکیهبر نیروی کارآمد و متخصص در این حوزه، تغییر در فرآیندهای تصمیم سازی، تحلیل با استفاده از بیگ دیتا با رعایت امنیت و حریم خصوصی افراد، است.
منبع: ماهنامه پیوست