چیزی که ما امروزه بهعنوان شبکه «شتاب» یا همان شبکه تبادل اطلاعات بینبانکی می شناسیم، در آغاز شبکهای ارتباطمحور بوده بین سه سامانه بانکهای ملی، کشاورزی و صادرات
به گزارش بانکینا، از ابتدا تصوری از ابعاد و کارکردهای گسترده این شبکه وجود نداشته و قرار بوده صرفا مرکزی باشد برای هماهنگسازی حسابهای بانکهایی که اتفاقا هر سه از سر منشأ یکسانی یعنی شرکت خدمات انفورماتیک دارای سیستم مکانیزاسیون بانکی شده بودند. اما به سرعت کاربردهای دیگر آن آشکار شد و شتاب شد آن چیزی که امروز هست.
کتاب سال بانکداری الکترونیکی برای خواند سرگذشت این شبکه، سراغ اسداله حسنی رفته است. اسدالله حسنی یکجورهایی پدر شبکه شتاب محسوب میشود؛ مردی که سالها خاطره و تجربه از اتوماسیون سیستم بانکی با خودش همراه دارد. از سالهایی که کامپیوترها تازه وارد سیستم بانکی ایران شده بودند و کمتر کسی با کاربرد واقعی و اصیل آنها آشنایی داشته تا طراحی اولین نر مافزار شعبه اصولی کشور برای بانک رفاه و دست آخر، تولد شتاب. بانکینا به مناسبت تولد ۱۵ سالگی شتاب خلاصهای از این گفتوگو را منتشر میکند.
- تجربه چندانی در این زمینه نداشتیم و نیازهایی که پیش میآمد را، مور د بهمورد و بدون تجربه قبلی بررسی و حل میکردیم.
- تصمیم گرفته شد شرکت ملی عهدهدار مسائل ارزی شود و برای کارهای اجرایی شرکت دیگری تأسیس شود. این شرکت خریدهای خارجیاش را از طریق ملی انجام میداد و ملی هم با آن مثل یک شرکت خصوصی رفتار میکرد و با قیمت روز بازار با آن وارد معامله میشد. نام این شرکت تازه تاسیس را «شرکت ملی خدمات انفورماتیک» گذاشتند. شرکت ملی خدمات انفورماتیک از ۲۵ آذر ۷۲ به طور رسمی ثبت شد و آغاز به کار کرد.
- بانک سپه با کمک شرکت ایران ارقام، با خودپردازهای ان.سی.آر سیستم کارت را راهاندازی کردند. سپه، کارت و ای تی ام را با حساب جداگانه و نه به شکل امروزی و متمرکز راهاندازی کرده بود.
- بانک تجارت از سالهای پیش از انقلاب تعدادی دستگاه ایتیام نصب کرده بود که تا سالهای اوایل دهه ۷۰ هم به صورت خاکخورده در شعبهها به چشم میخوردند.
- کارت، اتفاق نویی بود و به بومی سازی کمتری نیاز داشت. فرآیندهای از پیش موجودی برایش وجود نداشت که بانک ها بخواهند روی آنها پافشاری کنند و هر چه پیشنهاد میشد میپذیرفتند.
- فروشگاههای شهروند رشد سریعی را در شهر تهران تجربه میکردند. شهروند مذاکراتی را با شرکت خدمات شروع کرد تا بتواند نوعی کارت برای مشتریانش داشته باشد. نیمه اول ۷۶ مذاکرات با شهروند پیش رفت و ما برای آن ها یک سیستم کارت شهروند فعال کردیم.
- مدتی گذشت و این بحث پیش آمد که شهروند با حفظ کارت برای کارهای مالیاش به بانکی وصل شود. با انجام مذاکرات قرار شد با توجه به اینکه بانک ملی و شهروند هر دو از یک سیستم استفاده میکردند، بانک ملی این خدمت را به شهروند ارائه دهد.
- اواخر ۷۷ و اوایل ۷۸ رشد حسا بهای سیبا در بانک ملی و به تبع آن تعداد کارتها رشد خیلی بالایی داشت. با این پیشرفتها، خیال بانکهای دیگر بابت کارآمدی سیستم متمرکز راحت شده بود. ۴ بانک برای بستن قرارداد به ما مراجعه کردند.
- سیبا آرام آرام تبدیل به یک برند شد. بعدها شاهد بودیم مشتریان به بانکهای دیگر مراجعه میکردند و میگفتند ما حساب «سیبا» میخواهیم
- تصمیم گرفتیم، از همان سیستمی که شهروند و بانک ملی را به هم متصل میکرد، برای اتصال بانکها به یکدیگر استفاده کنیم. بنابراین، به کشاورزی و صادرات هم پیشنهاد دادیم به این سیستم بپیوندند. آنها پذیرفتند و به این ترتیب، این سه بانک به هم متصل شدند.
- یکی از جلسات با مرحوم دکتر نوربخش، (رئیس کل بانک مرکزی) برای اولین بار ایده شبکه تبادل بینبانکی را با ایشان مطرح کردیم. توضیح دادیم که سیستمی بینبانکی راهاندازی کردهایم که در دنیا نیز مرسوم است اما در حال حاضر، به صورت غیررسمی در کشور فعالیت میکند. اظهار آمادگی کردیم که سوییچ ملی را را هاندازی کنیم و توضیح دادیم که درواقع چنین سوییچی در حال حاضر وجود دارد و فقط حجم عملیات آن سنگینتر خواهد شد. بانک مرکزی و دکتر نوربخش این پیشنهاد را پذیرفتند
- طبق توافقها، از نظر حقوقی شتاب متعلق به بانک مرکزی بود و خدمات یک شرکت پیمانکار بود که بابت خدمات نرم افزار و … نه به صورت
یکجا بلکه به ازای هر تراکنش درصد میگرفت. - دکتر نوربخش هنوز در قید حیات بودند که شتاب در سال ۸۰ اجرایی شد. ایشان نوروز ۸۱ ، بعد از تولد شتاب به رحمت خدا رفتند.
متن کامل این گفتوگوی خواندنی را میتوانید در فصل تاریخ شفاهی نخستین شماره کتاب سال بانکداری الکترونیکی مطالعه نمایید. اطلاعات تکمیلی پیرامون این کتاب و نحوه تهیه آن در اینجا قابل مشاهده است.