در مورد تأثیرات فینتکها بر صنعت بانکداری، مقالات و تحلیلهای بسیاری نوشته شده است. گروهی معتقدند استارتآپهای فینتک در نقطه مقابل بانکهای سنتی قرار دارند و عدهای دیگر، این دو را مکمل هم میدانند که با همکاری یکدیگر قادرند خدمات بهتر و سریعتری به مشتریان ارائه دهند. در این نوشتار مختصر به دنبال بررسی و جمعبندی این دو ایده هستیم.
نویسنده: مایک کارتر (Mike Carter)، مدیرعامل BizEquity
به گزارش بانکینا، رشد روزافزون تعداد استارتآپهای فینتک در سطح جهانی، یک چالش اساسی برای آن دسته از مدلهای تجاری که مدتزمانی دراز تحت سلطه بانکهای سنتی بوده است، به شمار میرود. در حوزههایی همچون بانکداری و مدیریت ثروت (Wealth Management)، مزیت رقابتی نهادهای سنتی در حال رنگ باختن است و این مؤسسات بهوضوح میبینند که سهم آنها از بازار کم و کمتر میشود.
اکنون ما در نقطه تلاقی صنعت بانکداری قرار داریم؛ جایی که سازمانهای کهن بانکی دو راه پیش رو دارند: یا میتوانند با آغوش باز به استقبال تغییر و تحولات روند یا با بیاعتنایی به آنچه در اطرافشان میگذرد، مرگ تدریجی را برای خود بخرند.
این در حالی است که همکاری و مشارکت در این حوزه، میتواند فرهنگ نوینی بیافریند که در آن، ابتکار و عملکرد چالاک سازمانها قادر به درنوردیدن مرزهاست.
این فرهنگ در بطن خود مزایای متعددی به همراه دارد که از آن جمله مواردی همچون بهبود تجربه مصرفکننده، کاهش هزینهها، پیدایش فرصتهای جدید برای رشد، و توانایی تاب آوردن میان رقبا قابل ذکر است.
فینتک، نقطه عطفی در صنعت بانکداری
گزارش اخیر Citi حاکی از آن است که در پنج سال گذشته، سرمایهگذاریهای بینالمللی در شرکتهای خصوصی فینتک بیش از ده برابر شده است. در گزارش Citi هشدار داده شده که این رقبای زیرک و تازهنفس، در برخی بازارها ازجمله آمریکا و انگلیس، سودآورترین بخشهای صنعت بانکداری را هدف گرفته و از این طریق صنعت مزبور را خواهناخواه به یک نقطه عطف سوق دادهاند.
بهعنوان مثال موسسه Lending Club بزرگترین فضای آنلاین برای وام و قرضدهی، در سال گذشته ۸.۴ میلیارد دلار به کاربران و کسبوکارهای کوچک وام داده است. در حوزه مدیریت داراییهای فردبهفرد (P2P) نیز شرکت مشاور سرمایهگذاری Betterment، بالغ بر ۷۰۰ میلیون دلار فعالیت مشاورهای داشته است و حال آنکه این رقم در سال گذشته ۴۵۰ میلیون دلار بوده است.
آنچه روشن به نظر میرسد این است که دنیای امور مالی بهطور غیرقابل برگشتی دستخوش تغییر و تحول شده است. رقابت استارتآپها با بانکهای سنتی مزایای فراوانی به همراه دارد که نسل بعدی مشتریان جوان و همگام با تکنولوژی تشنه آنها هستند: کاهش قابل توجه هزینهها، شفافیت بیشتر، دسترسی به پلتفرمهای گوناگون، و استفاده از رابطهایی همچون موبایل و سایتهای اینترنتی که دسترسی به آنها آسان است و ارزان.
اقتدار سنتیها
همانطور که پیشتر اشاره شد، نهادهای بانکداری سنتی در برخی حوزهها دست بالاتری نسبت به رقبای جوان خود دارند. بهعبارتدیگر، هرچند در سالهای اخیر بانکها قدری به زیر سایه فینتکها رفتهاند و از نام و آوازه سالهای گذشتهشان دور شدهاند ولی مشتریها هنوز با بانکهای سنتی بهتر و راحتتر کار میکنند، و دلیل این امر سابقه طولانی و مقوله شناخت برند (Brand Recognition) است.
ضمناً در این بانکها موضوعات دلهرهآوری از قبیل حملات هکری، جرائم سایبری، به سرقت رفتن اطلاعات شخصی و حتی خطر از دست دادن داراییهای مجازی بسیار کمرنگ و تقریباً گم است. از آنسو، فینتکیها با شیوههایی چند – ازجمله کاستن از مخارج کلی و کاهش هزینههای ارائه خدمات به مشتریان – به دنبال رسیدن به سودآوری هستند.
موضوع دیگری که توجه کارشناسان را به خود جلب کرده این است که وامدهندگان آنلاین صرفنظر از تفاوتهای اندکی که با یکدیگر دارند، امروزه بهطور فزایندهای در حال کالایی شدن (Commoditised) هستند، درحالیکه بانکها از دیرباز شیوههای مرسوم و شناختهشدهای برای خدمترسانی به مشتریان دارند.
در مورد مدیران خودکار ثروت (Automated Wealth Managers) نیز همین وضعیت جاری است: این عده جایگاه مهمی در جهان مالی جدید به دست آوردهاند ولی فواید منتج از آنها، مکمل تجربههای شخصی در شعبات بانکی است و نه جایگزین آن. با همه این اوصاف، نباید از یاد برد که قرار نیست این مزایا تا ابد دستنخورده باقی بماند، بلکه همانطور که Citi گفته است: بانکها برای حفظ توان رقابتی خود باید سریعتر از فینتکها بجنبند و به نوآوری و ابتکار روی آورند.
اهمیت کلان دادهها و ارتباطات
یک گام اصلی و اساسی در این حوزه، استفاده از کلان دادهها یا همان بیگ دیتا (Big Data) است. در اکوسیستم وامدهی، بانکها باید از شاخصهای ریسک اعتباری که دهههاست مورد استفاده قرار دارد، پا فراتر بگذارند و به سراغ مؤلفههای دیگری بروند. در این حوزه شاخصهای متنوعی یافت میشود؛ از آموزش گرفته تا سابقه نحوه پرداخت قبوض و حتی عملکرد افراد در شبکههای اجتماعی.
ارائهدهندگان خدمات وامدهی فردبهفرد (P2P) معمولاً نظرات ارسالشده در سایتهایی همچون Yelp و TripAdvisor را بررسی میکنند تا از این رهگذر به کسانی که به دنبال وام هستند در اتخاذ تصمیمات بهتر یاری رسانند.
اگرچه مهمترین دارایی بالقوه افراد معمولاً کسبوکارشان است ولی شاید بسیار عجیب باشد که بدانیم حدود سهچهارم از مجموع ۲۰۰ میلیون کسبوکار کوچکی که در سراسر جهان پراکندهاند، نمیدانند ارزش آنها چیست و چه چیزی به آنها اعتبار میبخشد.
راهحل، استفاده از کلان دادههاست زیرا آنها از این طریق میتوانند بهروز (آپدیت) شده و معیارهای نوین بررسی عملکرد کسبوکارها – از مدیریت ریسک گرفته تا تدابیر امنیتی – را در مورد خود لحاظ نموده و صادقانه نتیجه را مشاهده کنند.
برخی کارشناسان میگویند: بانکها به یُمن گنجینه غنی و باسابقهای که از تجربه و تخصص در اختیار دارند، میتوانند بهگونهای دقیقتر خلق ارزش کرده و رابطه عمیقتر و کاملتری با مشتریان خود برقرار سازند، و اگر استارتآپهای فینتک تازه به چنین ایدههایی دست یافتهاند، بانکها دهههاست که با این شیوهها آشنایند. این مطلب اگرچه بهجای خود درست است ولی نافی اهمیت و ضرورت استفاده از بیگ دیتا نیست.
و چه زیباست که این دو، با هم و در کنار هم به خدمت گرفته شود. بهعنوان مثال، شرکت خدمات مالی و بانکداری گلدمن ساکس (Goldman Sachs) سال گذشته از طرح خود برای رقابت در حوزه P2P از طریق ایجاد یک خط جدید کسبوکار خبر داده که طی آن بانکها میتوانند پول به مراکز نوآوری پمپاژ کنند.
تعامل بهجای تقابل
نهادهای مالی سنتی و نیز ارائهدهندگان خدمات P2P اکنون بیش از هر زمان دیگر دریافتهاند که همکاری و تشریک مساعی، سازندهتر از رقابت و تقابل است. در اواخر سال ۲۰۱۵، جیپی مورگان چیس (J.P. Morgan Chase) اعلام کرد با On Deck Capital شرکت ارائهدهنده آنلاین خدمات وام، قراردادی منعقد کرده که طی آن قرار است وامدهی به کسبوکارهای کوچک را افزایش دهد. جیپی مورگان چیس این کار را از طریق استفاده از اپلیکیشنهای سریعتر و کمهزینهتر و نیز یکپارچهسازی فناوری OnDeck در وبسایت خود صورت میدهد.
تفکری که پشت این طرح قرار دارد این است که در برخی حوزهها، ممکن است شرایطی حکمفرما باشد که بانکها نتوانند با حریفان جوان خود رقابت نمایند. جیمی دایمن (Jamie Dimon) مدیرعامل جیپی مورگان چیس میگوید یک سری موضوعات وجود دارد که ما نمیخواهیم یا نمیتوانیم از پس انجام آنها بربیاییم، ولی فرد دیگری هست که میتواند این کار را انجام دهد و احتمالاً قادر است آن را بهخوبی انجام دهد.
یک نمونه دیگر، همکاری شرکت خدمات مالی و بانکداری BBVA Compass با کمپانی سرمایهگذاری آنلاین FutureAdvisor است که هدف از آن، دستیابی به مشتریان جدید از طریق ارائه مشاورههای خودکار و کمهزینه اعلامشده است. به نظر میرود این فرمول در آینده نیز ادامه خواهد داشت و بهنوعی جای خدمات فعلی بانکها را خواهد گرفت.
نتیجهگیری
برخی بر این باورند که استارتآپهای فینتک عامل اختلال در صنعت خدمات مالی سنتی هستند، و گروهی دیگر معتقدند که این شرکتهای نوپا اهمیتی همپایه بانکهای سنتی دارند و میتوانند خدمات فاینانس بسیار ارزشمندی عرضه نمایند.
افزایش کمّی و کیفی ارائهدهندگان خدمات فینتک و P2P امری موقت و گذار نیست ولی این موضوع به حدی نیست که بتواند نهادهای مالی سنتی را بهطور کامل از رده خارج کند؛ اگرچه بههرحال رقابت بین این دو دسته کاملاً جدی جریان دارد.
در آینده بانک ایدهآل، احتمالاً ترکیبی از بهترینهای این دو اکوسیستم خواهد بود؛ ترکیبی جادویی از فناوریهای نوین، همراه با ارائه خدمات شخصی و صمیمی به مشتریان، آن هم توسط یک عامل انسانی و نه ربات یا نرمافزار.
منبع: شرکت تجارت الکترونیکی ارتباط فردا