موضوع فینتک در سالی که گذشت یکی از مباحث مطرح شده در رویداد سال فیناپ بود که پنجشنبه ۱۷ اسفند در دانشگاه خاتم برگزار شد.
به گزارش بانکینا، سال ۱۳۹۶ را میتوان نقطه عطفی در عمر کوتاه فینتک ایران دانست. از اتفاقات خوب و بد امسال در حوزه فناوریهای مالی میتوان به طوفان فیلترینگ درگاههای پرداخت، تغییر رویکرد بانک مرکزی و شاپرک نسبت به استارتاپ های فین تک، ابلاغ مستندات پرداخت سازان و پرداخت یاران و درنهایت انتخاب ناصر حکیمی بهعنوان بالاترین مقام حوزه فناوری در شبکه بانکی اشاره کرد.
در رویداد سال فیناپ که پنجشنبه ۱۷ اسفندماه با حمایت بانک پاسارگاد، شرکت کارت اعتباری ایران کیش و شرکت تسکا در دانشگاه خاتم برگزار شد، موضوع فینتک در سالی که گذشت یکی از مباحث مطرح شده در این رویداد یکروزه بود.
در پنلی با حضور مهدی طوبایی، مدیر برنامه ریزی و توسعه شرکت شاپرک؛ مهرداد حداد، رئیس اداره انفورماتیک بانک پاسارگاد؛ مهدی عبادی، مدیر واحد پرداخت شرکت تسکا؛ علی امیری، مدیرعامل شرکت زرین پال، حسام دربانی، رئیس اداره بازاریابی و توسعه درگاههای پرداخت ایران کیش و علیرضا هوشمند، همبنیانگذار پرداختبرتر اتفاقات موضوع فینتک و تغییر رویکرد نسبت به آن در سال اخیر مورد بررسی قرار گرفت.
هوشمند: آقای طوبایی شما مهمترین اتفاق سال در حوزه فینتک را چه میدانید؟
طوبایی: از نظر ما که در بخش رگولاتوری و بانک مرکزی هستیم مهمترین اتفاق سال ۱۳۹۶ تغییر نحوه تعامل بین رگولاتور و فینتک میباشد.
اتفاق خوبی که مرهون کمک بچههای فینتک و اعتماد آنها به رگولاتوری بود، که سبب شد اعتماد دوطرفهای شکل بگیرد و تغییر رویکردی اتفاق افتاد نتیجه آن انتشار سند چارچوب بانک مرکزی در حوزه فناوریهای مالی بود که اگر این مستند را مطالعه کنید چند نکته اساسی در آن وجود دارد که رویکرد اصلی بانک مرکزی در خصوص فناوریهای مالی را توضیح میدهد.
مهمترین قسمتی که این تغییر رویکرد را نشان میدهد تعیین چارچوب بهجای مجوز دهی است و بهجای آنکه در پی مجوز دهی و تبعات آن باشد چارچوبی را مشخص کرده که هرکس خواست کار کند در این چارچوب بتواند فعالیت کند، بنابراین در آن مستند ۴-۵ مدل فینتکی که مهمترین حوزههای فینتک است را مشخص کردیم ولی حوزه فینتک به خاطر ذاتش قابل خطکشی نیست.
این گام اول ما بود و برای این تعامل با فینتکها نیاز به تعاریف مشترکی داشتیم که بتوانیم بهمرور زمان در این فضای تعاملی به اصلاحات بپردازیم.
حتی طی تعاملات ما بچهها یک سری نکاتی را در حوزه تضاد منافع PSP و پرداخت یاران بیان کردند که ما پاسخ دادیم و نامه انجمن صنفی فینتک را بررسی کردیم.
در کل به نظر من از بُعد شکلگیری این تعامل، سال ۹۶ سال خوبی در حوزه فینتک به شمار میرود.
هوشمند: آقای حداد بانکها هنوز نحوه تعامل با استارتاپهای فینتک را بلد نیستند یا زیرساخت ندارند یا از لحاظ مدل کسب و کاری نمیدانند چگونه با فینتک برخورد کنند، از نظر شما علت این عدم تعامل صحیح چیست؟
حداد: در بدنه بانکداری ما یک نگاه سنتی و قانونمدار وجود دارد که همه خود را ملزم به پیروی از آن میدانند. در اینجا نقش مدیریت بانکها و بانک مرکزی پررنگ میشود که علاوه بر آنکه برای فینتکها دستورالعمل ایجاد کردهاند باید برای خود بانکها نیز دستورالعمل نداشته باشند و قوانین را بازنگری کرده و با تحولات دیجیتال همسو کنند.
بانکها الآن بهجایی رسیدند که نیازمندند فینتک تا به کمک آنها بیایند اما نکتهای وجود دارد که الآن بیش از ۵۰ درصد فینتکها در حوزه پرداخت کار میکنند که بیشتر مرتبط با شرکتهای پرداخت است درحالیکه بانکها به موارد دیگری هم نیاز دارند مثل فینتکهای حوزه رگ تک، تسهیلات یا حوزههای بیمه و مهمتر از آن به مگاترندهای دنیا مثل هوش مصنوعی، اینترنت اشیا و بلاکچین نیاز دارند که تخصص آن اکنون در بانکهای ما وجود ندارد.
به نظر من اگر غیر از حوزه پرداخت به حوزههای دیگر هم برسند برای بانکها مفید خواهند بود.
هوشمند: این سؤال را از مهدی عبادی که خود در صنعت فینتک هم فعال است میپرسم؛ چرا بانکها دیجیتال نشدند و فینتک تا را قبول نمیکنند؟ و آیا موافقی بانک مرکزی قوانینی برای الزام همکاری بانکها با استارتاپهای فینتک مانند استانداردهای PSD2 که در اروپا اجرا میشود تدوین کند؟
عبادی: برای الزام چارهای جز این نیست، در کسب و کار باید نیازی احساس شود تا کسی واردش شود اما بانکها هنوز این نیاز را احساس نکردند و اگر برخی بانکها رویدادی برگزار میکنند و حرف از استارتاپها میزنند برای خالی نبودن عریضه است.
علت اینکه بانکها این نیاز را احساس نکردهاند نیز این است که حجم مراودات مالی فینتکها کمتر از یک درصد GDP ایران است و تا این رقم بزرگ نشود هیچ بانکی سمت فینتک تا نخواهد رفت.
در سال ۹۶ با آمدن دولت جدید و آقای جهرمی و توجه و حمایت بیشتر از استارتاپها شاید تأثیر مالی فینتکها تغییری نکرد ولی تأثیر اجتماعی آنها بیشتر نمایان شد. شاهد این موضوع نیز زمانی است که فیلترینگ اتفاق افتاد و آماری منتشر شد که نزدیک ۲۰۰ هزار کسب و کار خانگی وابسته به فینتکها در آن برهه فلج شدند و این یعنی تأثیر اجتماعی فینتک.
در خصوص تعامل بانکها با فینتکها ما سال ۹۶ ملالهایی کشیدیم که امیدوارم سال ۹۷ خوشیهایش را ببینیم.
چالش بانکهای ما عدم نیاز به فینتکها و کمبود دانش است. سطح دانش جامعه بانکی به شدت پایین است.
فینتک یعنی کاربرد نوآورانه فناوری در ارائه خدمات مالی؛ این فناوری در بانکهای ما وجود ندارد و بانکهای ما مصرفکننده سطح پایین فناوری هستند. این باعث میشود زیرساختها در اکثر بانکها وجود نداشته باشد و بدون زیرساخت نیز فینتک نمیتواند کار کند.
اگر ما سراغ بانکها میرویم به این علت است که اکانتها دست آنهاست اما اگر ما خسته شویم و سرویسهایی که باید از بانکها بگیریم را دریافت نکنیم حتی ممکن است فینتکهایی شکل بگیرند که اکانتها را هم از دست بانکها بربایند. اگر بانکها هرچه سریعتر به سمت فناوری نروند دو سه سال دیگر استارتاپهایی شکل خواهند گرفت که تنها ابزار بازی بانکها را هم از آنها خواهند گرفت. در کشورهای دیگر به خاطر اجرای PSD2 این اتفاق نخواهد افتاد ولی در ایران محتمل است.
هوشمند: آقای امیری شما بهعنوان یک شرکت فینتکی و معروفترین شرکت فینتکی ایران به نظرت در کشور ما با توجه به نظام کارمزدی آیا شما تهدیدی برای بانکها محسوب میشوید یا نه؟
امیری: تهدید یا فرصت بودن را نمیدانم ولی نکته این است که اگر ما تا الآن نتوانستیم سرویسهایی که میخواهیم را از بانکها بگیریم را به خاطر کوتاهی خودمان بوده زیرا نتوانستیم مزیت خود را به بانکها نشان دهیم.
آیا کسی فکر میکرد روزی آپ بتواند کارت به کارت همه بانکها را روی یک اپلیکیشن فعال کند، اپلیکیشنی که برای بانکها نیست. پس میتوان با داشتن مزیت از بانکها سرویس گرفت.
هوشمند: یکی از مشکلات ما این است که عادت کردیم سرویس رایگان بگیریم، از طرفی بانک هم سرویس میدهد هم باید به PSP کارمزد بدهد، سؤال من از حسام دربانی بهعنوان نماینده یک شرکت PSP این است که اصلاً چرا بانک باید به PSP کارمزد بدهد؟
دربانی: ما یک موضوعی داریم به نام در حال توسعه بودن که این در همه لایههای اجتماع و اقتصاد و … نمود پیدا کرده است، ما CEM داریم و علت آنکه بانک کمتر سراغ فناوری میرود این است که بانک نمیداند مشتری چه نیازهایی دارد.
چرا بانک نمیتواند از یوزر کارمزد بگیرد ولی استارتاپ میتواند بگیرد؟ ما بحث فرهنگسازی و حقوقی داریم ولی بانک مرکزی و شاپرک در سالی که گذشت رویکرد مناسبی داشتند و نقش رگولاتوری را بهخوبی ایفا کردند ولی بحث فرهنگسازی همچنان ادامه دارد.
میبایست فرهنگ کارمزد بین کارمزد دهنده و کارمزد گیرنده مشخص شده و منصفانه اجرا شود. فینتکهایی مثل زرینپال بهدرستی میدانند که در کدام حوزهها ورود کنند و چرا و به چه اندازه کارمزد بگیرند، پس باید به این بخش بیشتر پرداخت تا این کسب و کارها بتوانند ادامهدار باشد وگرنه تا کی میتوان از منابع ملی و منابع بانکها استفاده کرد.
خلاصه حرف من این است که فرهنگ استفاده از منابع مشتریان بهدرستی میتواند حاکم شود.
امیری در ادامه صحبتهای دربانی: ما همین الآن از کسب و کارهایی که کارمزد نمیگیرند میتوانیم کارمزد بگیریم به شرطی که دستمان بازتر باشد، شاید اگر دست PSP تا هم بازتر باشد بتوانند سرویسهایی دهند که حتی بابتش کارمزد دریافت کنند؛ بهطور مثال الآن در بازار طلافروشها با رویه تسویه جدید مشکل دارند و ما وقتی این قانون را گذاشتیم میتوانستیم ارزشافزودهای هم خلق کنیم و کارمزدهایی دریافت کنیم.
هوشمند: بانک بازار هدف خود را نمیشناسد یا بانکداری خرد برایش مهم نیست؟
حداد: بانکها در این حوزه از همه دیوارشان کوتاهتر شده زیرا ما بانکها باهم هماهنگ نیستیم و با هم سیاستهای یکسانی را پیگیری نمیکنیم برعکس فینتکها که به علت PainTech که دکتر فرامرزی مطرح کرد باهم متحد شدند و این اتفاق برای بانکها نیز باید بیفتد زیرا فصل درآمدزایی سنتی بانکها تمام شده و مجبوریم به سمت درآمدهای جدید برویم.
از منظر دیگر بانک قبلاً واسط پول بود ولی بازهم این نگاه سرویسدهی به مشتری وجود دارد زیرا بانکها نیازهای جدید مشتری را نمیشناسند و راهحل این موضوع این است که بانک بیاید یک پلتفرم شود و خودش را از ارتباط مستقیم با کسانی که به مشتری نهایی سرویس میدهند جدا کند و بر اساس پلتفرم سرویسها را به نحوی در اختیار همه بگذارد تا کسی که نیاز مشتری را میشناسد این کار را انجام دهد.
اگر این دیدگاه را پیش ببریم بانک را نجات دادیم و اگر نکنیم در ده سال آینده ما چند تا بانک بیشتر نخواهیم داشت.
مشکل اصلی مشکل فرهنگسازی درون بانک و جذب تخصصهای جدید است.
هوشمند: تا وقتی این دیدگاه در بانکها وجود دارد که به دنبال جذب منابع باشند بحث فناوری مالی مغفول میماند.
حداد: جذب منابع هم برای بانک زیان است و این بحث در بدنه تصمیم گیران بانک هم بهزودی عوض میشود، اتفاقی که در بانک پاسارگاد هم افتاد. اینکه ارزشیابی جذب منابع جاری چند برابر منابع کوتاهمدت و کوتاهمدت چند برابر بلندمدت است. اما چیزی که باعث میشود افراد به حسابهای جاری کوتاهمدت روی بیاورند دریافت سرویسهای فناوری است. درنتیجه بانکها کمکم یاد میگیرند در بخش بازاریابی روی سرویسهای فناورانه بیشتر تکیه کنند تا روی نرخ سود و نرخ تسهیلات.
هوشمند: من هم معتقدم هر جا سرویس با کیفیت ارائه شود مشتری هم هزینه آن را میپردازد، آقای عبادی موافقید؟
عبادی: تجربه همین را ثابت کرده است. کسانی که سرویس خوب دادند پولش هم دریافت کردند مثل زرین پال و باهمتا و غیره. اما دادن سرویس خوب با توجه به اینکه اکانت دست بانک است نیازمند فناوری است، بانکها بایستی روی فناوری سرمایهگذاری بیشتری کند. همانطور که اشاره شد در بانک پاسارگاد حسابهای کوتاهمدت و جاری اهمیت دارد زیرا از نظر تکنولوژی فعالیتهای زیادی انجام داده است. اگر این امر گسترش پیدا کند و به بانکهای دیگر هم سرایت کند شک نکنید سال آینده سال خوبی خواهد شد و چرخه مالی در این حوزه تغییرات خوبی خواهد کرد.
هوشمند: یکی از حضار سؤالی مطرح کردند که اگر رئیس بانک مرکزی تغییر کند سیاستهای حمایتی بانک مرکزی در حوزه استارتاپهای فینتک هم تغییر میکند؟
طوبایی: همچین چیزی قابل پیشبینی نیست و الآن از فضایی که ایجادشده باید استفاده کرد زیرا ریسک تغییرات مدیریتی و سیاستی همیشه وجود دارد. شما باید با افق چندساله و با توجه به ریسکها برنامهریزی. تیمی که هماکنون در بانک مرکزی در حوزه فناوری مالی کار میکند رویکرد تعامل و همکاری دارد حتی در حوزه جدیدی مثل بلاکچین که هنوز ریسکهای آن شناسایی و ارزیابی نشده رویکرد محدود کردن نداشته است.
یک نکته در خصوص بحث دوستان در مورد بانکها بگویم، ما یک مشکلی اساسی در شبکه بانکی داریم و آن این است بحث خود مدل بانکداری است که خود بچههای آیتی بانکها نیز در فضای اداره خود محدود هستند چه برسد به حرکت در حوزه فینتک، به نظر من اگر تحول در ساختار خود نظام بانکی اتفاق نیفتد خود کسب و کار بانکها نیز درخطر خواهد بود. با گفته آقای عبادی در خصوص الزام بانکها به کار با فینتکها موافقم ولی وقتی چیزی اجرایی نیست نمیشود اجرا کرد. مشکلات بزرگتر از همکاری با فینتکها در بانکها وجود دارد.
منبع: پرداخت برتر